باید سرد و گرم روزگار چشیده باشی و درس و عبرتها گرفته باشی تا به این نتیجه برسی که هرگز به کسی نگویید سگتان گم شده است و سراغ سگ گمشدهتان را هم هرگز از کسی نگیرید. چه میدانید نزدیکترین کس به شما آنکه ادعا میکند شما را میپرستد، روزی سر حرفی بخاطر بحثی، دعوایی هر چند آنی و گذرا گرهای از شما توی دل نبندد و با شنیدن اینکه سگ قشنگتان گمشده و شما دلتنگش هستید خوشحال نشود؟
آدمی است دیگر امروز عاشق و فردا فارغ. دیگر وای به حال آنها که از دور سایهتان را با تیر میزنند آنها که دیگر خودشان دست به دعا هستند سگتان که آنهمه دوستش دارید گم شود، نیست و نابود شود و شما را به روز سیاه بنشاند. دلیلش همین است که میگویم. باور کنید و به حرف من گوش بدهید. غمی هم اگر روی دلتان سنگینی میکند گریهای هم اگر میکنید تنها، فقط و فقط بگذارید توی دل خودتان بماند. بعد که میخواهید بروید بیرون نقابی بردارید نقابی شاد بزنید گردنتان را در خیابان شق بگیرید و طوری قدم بردارید که همه فکر کنند سگتان را هنوز با خودتان دارید.
نویسنده: روناک سیفی
حاشیه ای بر داستان " خواهش می کنم" از مجموعه مغازهی سمساری اثر سراج بناگر
سگتان ,هم ,میکند ,گم ,فقط ,کسی ,توی دل ,شما را ,هم اگر ,و شما ,بدهید غمی
درباره این سایت