ما داستان نمی‌خوانیم که پی به مشکلات فردی ببریم بلکه نویسنده در زاویه گفتاری خود طوری برایمان داستان را بازگو می‌کند که هیچکس تابحال آنطور نتوانسته بیان کند.

با خواندن داستان اتفاق‌هایی در وجودمان می‌افتد که خیلی از آنها هنوز قالب بندی نشده‌اند. کیفیت‌ها و آنزیم‌های فکری و روحی در وجودمان سر در می‌آورند. حس‌های غریب و ناشناسی که در مواجه با امر هنری و خصوصا داستان روشن و خاموش می‌شوند. داستان خواننده را از تمام متعلقات جدا می‌کند و او را متوجه خود می‌سازد. هنگامی که سراغ داستانی موفق می‌رویم خودمان را کنار می‌گذاریم. فقط آگاهی و فهممان را با خود همراه داریم. تمام باورها و پندارهایمان را کنار می‌گذاریم و عریان با داستان روبه‌رو می‌شویم.

در داستان باید فلسفه باشد، روان‌شناسی باشد. هر چیزی که بشر در آن زیست و زندگی می‌کند باید در آن وجود داشته باشد.

وظیفه داستان این است ما را توی گرداب خودش فرو کند.

( نقل به مضمون از صحبت‌های استاد سراج بناگر- کارگاه داستان)

داستان امری پیچیده است

تدریس داستان

حاشیه ای بر داستان " خواهش می کنم" از مجموعه مغازه‌ی سمساری اثر سراج بناگر

داستان ,می‌کند ,وجودمان ,کند ,می‌گذاریم ,تمام ,در وجودمان ,کنار می‌گذاریم ,در آن ,را کنار ,و عریان

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مسیح 1377342 mahtabvec einfacherdeutsch اوای اتشین درون نوشته های من علم کیمیا یوسفی جوان alborz-online-store فیلم پارتی در تهران انشاطور